چرا برخی افراد در روابط عاشقانه خود بیش از حد درگیر میشوند؟
درگیری بیش از حد در یک رابطه عاشقانه، وضعیتی است که در آن فرد تمام انرژی، تمرکز و هویت خود را وقف شریک عاطفی و رابطه میکند. این حالت میتواند به مرور زمان به سلامت روان و پویایی رابطه آسیب برساند. اما چه عواملی باعث میشوند که افراد تا این حد درگیر روابط خود شوند؟
در این مقاله، 21 دلیل احتمالی برای این مسئله را بررسی خواهیم کرد:
- ✅
اضطراب جدایی:
ترس از دست دادن رابطه و تنها ماندن، فرد را به چسبیدن بیش از حد به شریک عاطفی سوق میدهد. - ✅
اعتماد به نفس پایین:
احساس بیارزشی باعث میشود فرد برای تایید و پذیرش به رابطه وابسته شود. - ✅
نیاز به تایید دائمی:
فرد دائماً به دنبال تایید و اطمینان از سوی شریک خود است. - ✅
ترس از طرد شدن:
ترس از طرد شدن باعث میشود فرد برای جلوگیری از آن، هر کاری انجام دهد. - ✅
سابقه روابط ناامن:
تجربیات قبلی در روابط ناامن و بیثبات میتواند ترس از رها شدن را تقویت کند. - ✅
کودکی ناامن:
روابط ناپایدار در کودکی میتواند الگوهای وابستگی ناسالم را در فرد ایجاد کند. - ✅
احساس تنهایی مزمن:
فرد برای فرار از احساس تنهایی به رابطه پناه میبرد. - ✅
نیاز به کنترل:
فرد برای احساس امنیت و اطمینان، سعی در کنترل رابطه و شریک خود دارد. - ✅
مشکلات در تعیین مرزها:
فرد نمیتواند مرزهای شخصی سالمی را در رابطه تعیین کند. - ✅
عدم استقلال فردی:
فرد هویت و استقلال خود را از دست داده و به شریک خود وابسته است. - ✅
کاملا مطلوبسازی شریک عاطفی:
فرد شریک خود را به صورت کاملا مطلوب میبیند و عیبهای او را نادیده میگیرد. - ✅
عدم توجه به نیازهای شخصی:
فرد تمام تمرکز خود را روی نیازهای شریک عاطفی گذاشته و نیازهای خود را نادیده میگیرد. - ✅
احساس مسئولیت بیش از حد:
فرد احساس میکند مسئول خوشحالی و رفاه شریک خود است. - ✅
ترس از تعارض:
فرد برای جلوگیری از تعارض، خواستههای خود را نادیده میگیرد و تسلیم میشود. - ✅
نادیده گرفتن علایق شخصی:
فرد علایق و سرگرمیهای خود را رها کرده و تمام وقت خود را با شریک خود میگذراند. - ✅
حسادت و مالکیت:
فرد حسادت شدیدی را تجربه میکند و سعی در کنترل روابط اجتماعی شریک خود دارد. - ✅
نادیده گرفتن پرچمهای قرمز:
فرد رفتارهای ناسالم و هشداردهنده را در رابطه نادیده میگیرد. - ✅
مشکلات در برقراری ارتباط موثر:
فرد نمیتواند به طور واضح و با صداقت با شریک خود ارتباط برقرار کند. - ✅
جستجوی کمال در رابطه:
فرد به دنبال یک رابطه بینقص است و از هرگونه نقص ناراضی است. - ✅
فرار از مشکلات زندگی:
فرد از رابطه به عنوان راهی برای فرار از مشکلات و چالشهای زندگی استفاده میکند. - ✅
تاثیر رسانه ها و فرهنگ:
به تصویر کشیدن روابط رمانتیک و وابسته در رسانه ها میتواند انتظارات غیر واقعی ایجاد کند.
باید تعادل را در رابطه خود حفظ کنید و به نیازهای خود نیز به اندازه نیازهای شریک عاطفیتان اهمیت دهید.
چرا برخی افراد در روابط عاشقانه خود بیش از حد درگیر میشوند؟ 21 نکته
ترس از تنهایی و رها شدن
یکی از مهمترین دلایل، ترس عمیق از تنهایی و رها شدن است.این افراد تصور میکنند بدون رابطه عاشقانه، زندگیشان پوچ و بیمعنا خواهد بود.این ترس باعث میشود به شدت به پارتنر خود بچسبند و نیازهای خود را نادیده بگیرند تا او را از دست ندهند.افرادی که در کودکی تجربیات ناخوشایندی در زمینه ترک شدن داشتهاند، بیشتر مستعد این نوع وابستگی هستند.آنها ناخودآگاه، رابطه فعلی خود را فرصتی برای جبران گذشته میبینند و تمام تلاش خود را برای حفظ آن میکنند.حتی کوچکترین نشانههای نارضایتی از طرف پارتنر میتواند باعث اضطراب شدید و تلاش بیشتر برای جلب رضایت او شود.
این ترس میتواند باعث شود فرد از نیازها و خواستههای خود چشم پوشی کند و تنها به خوشحالی طرف مقابل تمرکز کند.
در نتیجه، هویت فردیاش به تدریج در رابطه کمرنگ شده و به طور کامل به رابطه وابسته میشود.
اعتماد به نفس پایین و عدم خود ارزشی
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند و خود را ارزشمند نمیدانند، معمولاً به شدت درگیر روابط عاشقانه میشوند.آنها تصور میکنند تنها از طریق رابطه میتوانند احساس ارزشمندی و دوستداشتنی بودن را تجربه کنند.این افراد اغلب به دنبال تایید و تصدیق دائمی از طرف پارتنر خود هستند تا احساس امنیت کنند.کوچکترین انتقادی را به عنوان تایید بر بیارزشی خود تلقی میکنند و سعی میکنند با رفتارهای افراطی این احساس را جبران کنند.اعتماد به نفس پایین باعث میشود این افراد از ابراز نیازها و خواستههای خود هراس داشته باشند، زیرا میترسند پارتنر خود را از دست بدهند.
آنها ترجیح میدهند سکوت کنند و خواستههای طرف مقابل را برآورده کنند تا رابطه را حفظ کنند، حتی اگر این کار به ضرر خودشان باشد.
این رفتارها باعث میشود بیشتر در رابطه غرق شوند و استقلال فردی خود را از دست بدهند.
نیاز به کنترل و ترس از دست دادن کنترل
برخی افراد به دلیل نیاز شدید به کنترل، بیش از حد در روابط عاشقانه درگیر میشوند.آنها سعی میکنند همه چیز را تحت کنترل خود داشته باشند تا از آسیب دیدن جلوگیری کنند.این افراد معمولاً به شدت حسود هستند و دائماً به دنبال نشانههایی هستند که نشان دهد پارتنرشان وفادار نیست.آنها ممکن است رفتارهای کنترلگرانهای از خود نشان دهند، مانند چک کردن مداوم تلفن همراه پارتنر یا محدود کردن ارتباط او با دیگران.این نیاز به کنترل ناشی از ترس عمیق از دست دادن کنترل و مواجهه با ناامیدی است.آنها تصور میکنند با کنترل همه چیز میتوانند از خیانت، رها شدن و سایر آسیبهای احتمالی جلوگیری کنند.
البته، این رفتارها معمولاً نتیجه معکوس دارند و باعث میشوند پارتنر از آنها دوری کند.
این افراد در یک چرخه معیوب از کنترل و اضطراب گرفتار میشوند و رابطه را به سمت نابودی سوق میدهند.






این مطلب به خوبی به ریشههای روانشناختی وابستگی افراطی در روابط عاطفی پرداخته است. به عنوان کسی که سالها در حوزه مشاوره روابط فعالیت داشتهام، باید بگویم تحلیلهای ارائه شده از پایههای علمی برخوردارند. نکتهای که در این مقاله به درستی برجسته شده، ارتباط میان تجربیات کودکی و الگوهای ارتباطی ناسالم در بزرگسالی است.
در طول سالهای فعالیت حرفهایام، شاهد موارد متعددی بودهام که مراجعان به دلیل ترس از طرد شدن، هویت فردی خود را در رابطه فدا میکنند. یکی از نمونههای بارز، خانمی بود که به دلیل تجربه طلاق والدین در کودکی، در روابط عاشقانه خود دچار وابستگی بیمارگونه شده بود. این مورد به خوبی نشان میدهد چگونه آسیبهای دوران رشد میتواند بر روابط عاطفی بزرگسالی سایه بیاندازد.
با این وجود، به نظر میرسد مقاله میتوانست به سازوکارهای نوروبیولوژیک این وابستگیها نیز بپردازد. تحقیقات اخیر نشان میدهد سیستم دوپامینرژیک مغز در روابط عاشقانه شدید نقش مهمی ایفا میکند. همچنین، جای خالی بحث درباره تفاوتهای جنسیتی در الگوهای وابستگی عاطفی در این تحلیل احساس میشود.
نکته قابل تأمل دیگر، تأثیر فرهنگ و رسانه بر شکلگیری انتظارات غیرواقعی از روابط عاشقانه است. در جامعهای که عشق رمانتیک به عنوان آرمانی دستنیافتنی تبلیغ میشود، طبیعی است که افراد در جستجوی تحقق این آرمان، به دام وابستگی افراطی بیفتند. این جنبه به خوبی در مقاله مورد توجه قرار گرفته است.
در پایان باید اشاره کنم که اگرچه مقاله حاضر تحلیل جامعی ارائه داده، اما اضافه کردن راهکارهای عملی برای غلبه بر این الگوهای ناسالم میتوانست ارزش کاربردی آن را افزایش دهد. امیدوارم در مقالات آینده، به جنبههای درمانی و مداخلات مؤثر در این حوزه نیز پرداخته شود.
در طول سال هایی که در حوزه روابط عاطفی فعالیت داشتم، دیدم خیلی ها به اشتباه فکر می کنند وابستگی زیاد نشانه عشق عمیق است. یک نفر به من می گفت هر شب پیام های پارتنرش را چک می کند و اگر دیر جواب دهد دچار حمله عصبی می شود. این نشانه عشق نیست، نشانه ترس و نیاز به پر کردن خلاهای عاطفی است.
واقعیت این است که بعضی افراد در روابط غرق می شوند چون یاد نگرفته اند چطور با خودشان در صلح باشند. روزی مراجعه کننده ای داشتم که اصرار داشت تمام اوقات فراغتش را با پارتنر بگذراند و وقتی تنها بود احساس بی ارزشی می کرد. مشکل از جایی شروع می شود که فرد رابطه را جایگزین رشد شخصی می کند.
چیزی که خیلی ها نمی دانند این است که وابستگی شدید نه تنها رابطه را نجات نمی دهد، بلکه آن را خفه می کند. مثل خانمی که آنقدر درگیر رابطه شده بود که وقتی پارتنر از او فاصله گرفت، تازه متوجه شد سال هاست از خودش غافل بوده. بهترین راه این است که قبل از هر رابطه ای، ابتدا یاد بگیریم چگونه با خودمان رابطه سالمی داشته باشیم.